بوسین

لغت نامه دهخدا

بوسین. ( اِ ) ملامت و تهمت. ( آنندراج ). تهمت و سرزنش و ملامت. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).

بوسین. ( اِخ ) از ولایت عراق عجم و از منطقه ساوه. چهل ودو پاره دیه است و راودان و ازناوه و شمیرم و مرق ودفس و خیجین معظم قرای آن. و حقوق دیوانی این نواحی چهار تومان و نیم مقرر است. ( از نزهةالقلوب ص 63 ).

فرهنگ فارسی

از ولایت عراق عجم و از منطقه ساوه . چهل و دو پاره دیه است و راودان و ازناوه و شمیرم و مرق و دفس و خیجین . معظم قرای آن و حقوق دیوانی این نواحی چهار تومان و نیم مقرر است .

پیشنهاد کاربران

بپرس