بوسه فریب. [ س َ/ س ِ ف َ ] ( نف مرکب ) کسی که بطور مکر و حیله بوسه میکند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). || از صفات دهان و لب محبوب. ( آنندراج ) : من بسته ام لب طمع اما نگار من دارد دهان بوسه فریبی که آه از او.
صائب ( از آنندراج ).
این لب بوسه فریبی که ترا داده خدا ترسم آیینه ز دیدار تو قانع نشود.
( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
کسی که با مکر و خدعه یار را میبوسد. یا دهان بوسه فریب . دهان بوسه طلب .