بوسنه

لغت نامه دهخدا

بوسنه. [ ] ( اِخ ) بوسننه. شهرکی است انبوه و آبادان و با نعمت بسیار و خرم و هوای درست و راه حجاج خراسان. ( حدودالعالم چ دانشگاه تهران ص 142 ).

بوسنه. [ بُس ْ ن ِ ] ( اِخ ) یکی از ممالک شبه جزیره بالکان که مدتها جزء امپراطوری عثمانی بود و پس از معاهده ٔبرلن در 1326 هَ. ق. از دولت عثمانی منتزع شده و جزء سلطنت اتریش گردید و پس از جنگ 1914 - 1918 م. جزء دولت یوگسلاوی شد. و دارای 1345000 تن جمعیت است. پایتخت آن شهر بوسنه سرای یا سرایوو ( سراجوا ) بود که 60 هزار تن ساکنین این شهر میباشد. ( ناظم الاطباء ). جمهوری خودمختار یوگسلاوی دارای 51560 کیلومتر مربع وسعت است. جمعیت آن 2847790 تن و در شمال یوگسلاوی واقعاست. کرسی آن سارایوو. به دو واحد تاریخی و جغرافیایی متمایز تقسیم میشود. یکی بوسنی [ ترکی بوسنه ] و دیگری هرزگووین. رجوع به دائرة المعارف فارسی شود.

فرهنگ فارسی

یکی از ممالک شبه جزیر. بالکان که مدتها جزئ امپراطوری عثمانی بود .

دانشنامه آزاد فارسی

بوسْنِه (Bosna)
رودی در بوسنی ـ هرزگوین، به طول ۲۵۷ کیلومتر. از جنوب سارایوو سرچشمه می گیرد و با جریان یافتن به سمت شمال به رود ساوا می پیوندد.

پیشنهاد کاربران

بپرس