بوبین
مترادف بوبین: قرقره، کوئل، سیم پیچی، پیچک، ماسوره
برابر پارسی: پیچک
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) استوانه کوچک و قرقره و ماسوره فلزی یا چوبین یا پلاستیکی که بدور آن نخ و کاغذ و ابریشم و پشم و غیره بپیچند قرقره ای که بدور آن سیم فلزی روپوش داری بچیچند و جریان الکتریسیته از آن عبور کند و یا بوسیل. آن بتوان تغییری در جریان برق ایجاد کرد پیچک
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (برق ) وسیله ای در بعضی دستگاه های برقی شبیه قرقره که روی آن سیم پیچی شده و فشار جریان برق را بالا می برد.
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
سیم پیچ دستگاههای الکتریکی