بَواناتی، محمدباقی (فارس ۱۲۴۰ـ تهران۱۳۰۹ق)
(یا: ابراهیم جانِ معطّر) روشنفکر، ادیب و شاعر ایرانی. در نوجوانی از زادگاهش به شیراز آمد. براثر عقاید کفرآمیزش به «باقر کفری» شهرت یافت. مورد لعن مردم بود. به بوشهر گریخت و از آن جا به خارج از کشور رفت و سال ها در هند و بغداد و مصر و انگلیس و بیروت اقامت کرد. در لندن با سیدجمال الدین اسدآبادی آشنا شد. در همان جا از راه تدریس زبان عربی و فارسی امرار معاش می کرد و مشهورترین شاگردش ادوارد براون، خاورشناس نامی انگلیسی، بود. به روایت براون، بواناتی نخست شیعی مذهب بود، سپس به درویشی گرایید. آن گاه یهودی و سپس مسیحی شد. مدتی هم بی دین ماند. پس از آن خود دینی آورد که نامش را «مسیحی ـ اسلامی» گذاشت. در مصر با شیخ محمد عبده نشست وبرخاست داشت. در اواخر عمر در تهران بود. گویند پس از اخراج سیدجمال الدین از تهران، او را هم زندانی کردند. دو منظومۀ «شمسیۀ لندنیه» و «سدیرۀ ناسوتیه» از او مانده که در تاریخ مطبوعات ادوارد براون درج شده است.
(یا: ابراهیم جانِ معطّر) روشنفکر، ادیب و شاعر ایرانی. در نوجوانی از زادگاهش به شیراز آمد. براثر عقاید کفرآمیزش به «باقر کفری» شهرت یافت. مورد لعن مردم بود. به بوشهر گریخت و از آن جا به خارج از کشور رفت و سال ها در هند و بغداد و مصر و انگلیس و بیروت اقامت کرد. در لندن با سیدجمال الدین اسدآبادی آشنا شد. در همان جا از راه تدریس زبان عربی و فارسی امرار معاش می کرد و مشهورترین شاگردش ادوارد براون، خاورشناس نامی انگلیسی، بود. به روایت براون، بواناتی نخست شیعی مذهب بود، سپس به درویشی گرایید. آن گاه یهودی و سپس مسیحی شد. مدتی هم بی دین ماند. پس از آن خود دینی آورد که نامش را «مسیحی ـ اسلامی» گذاشت. در مصر با شیخ محمد عبده نشست وبرخاست داشت. در اواخر عمر در تهران بود. گویند پس از اخراج سیدجمال الدین از تهران، او را هم زندانی کردند. دو منظومۀ «شمسیۀ لندنیه» و «سدیرۀ ناسوتیه» از او مانده که در تاریخ مطبوعات ادوارد براون درج شده است.