امروز مال و جاه خسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند.
خاقانی.
مطرب چو طوطی بوالهوس انگشت و لب در کار و بس از سینه بربط نفس در حلق مزمار آمده.
خاقانی.
سعدیا دامن توحید گرفتن کاریست که نه از پنجه هر بوالهوسی برخیزد.
سعدی.
جهاندیده ای گفتش ای بوالهوس ترا خود غم خویشتن بود و بس.
سعدی.
توجه بیشتر از عاشقان با بوالهوس داردکریمان دوست تردارند مهمان طفیلی را.
صائب.
رجوع به بلهوس شود.