بوالعجب گوی. [ بُل ْ ع َ ج َ ] ( نف مرکب ) سخت شگفت انگیزگوینده. عجیب گوی : یکی گوش کودک بمالید سخت که ای بوالعجب گوی برگشته بخت.سعدی.رجوع به بلعجب گوی شود.