بوالبشر

لغت نامه دهخدا

بوالبشر. [ بُل ْ ب َ ش َ] ( اِخ ) مخفف ابوالبشر. لقب آدم صفی اﷲ :
اصل شر است این حشر کزبوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر.
ناصرخسرو.
بشرح شرع محمد که سیدالبشر است
همال تو کس از ابناء بوالبشر نبود.
سوزنی.
بوالبشر کو علم الاسمابگ است
صدهزاران علمش اندر هر رگست.
مولوی.
چون تعلق یافت نان با بوالبشر
نان مرده زنده گشت و باخبر.
مولوی.
رجوع به ابوالبشر شود.

فرهنگ فارسی

۱- ( اسم خاص ) پدر آدمیان نخستین بشر ( لقب حضرت آدم ( ع ) ) : (( بوالبشر که علم الاسمابگ است صد هزاران علمش اندر هررگ است . ) ) ( مثنوی ) ۲ - ( اسم ) مطلق انسان آدمی بشر : (( چون بمردم از حواس بوالبشر حق مرا شد سمع واداراک و بصر . ) ) ( مثنوی )
مخفف ابوالبشر لقب آدم صفی الله

فرهنگ عمید

۱. پدر آدمیان، نخستین بشر.
۲. لقب حضرت آدم.

پیشنهاد کاربران

اگر آدم و حوا را با حروف لاتین به شکل های Adam و Eva بنویسیم و سپس به روش بازی کابالا حروف این دو نام را به عدد تبدیل کنیم، آنگاه به دو نام عددی به شکل های زیر تحول می یابند:
الف - Adam : سیزده یک چهار یک : ۱۳ ۱ ۴ ۱. جمع ارقام این نام عددی مساوی خواهد بود با عدد ۱۰.
...
[مشاهده متن کامل]

ب - Eva : یک بیستودو پنج : ۱ ۲۲ ۵. جمع ارقام این نام عددی هم مساویست با عدد ۱۰.
این نتیجه به روش بازی ابجد طور دیگری می باشد و با حروف الفبای زبان های گوناگون انسانی نتیجه این بازی مختلف خواهد بود. حال از خود می پرسم که این دو نام با حروف لاتین سرنوشت وار و یا تصادفی به این دو صورت انتخاب گردیده اند، تا نتیجه محاسبه در این بازی ۱۰ باشد؟ اگر بر اساس بینش و باور لایب نیتز فیلسوف عقل گرای آلمان بانی سیستم دوال ( از چپ به راست : ال دو : اَل در زبان عربی حرف تعریف و تعَیُن مانند the در زبان انگلیسی و دو یعنی ۲ در زبان فارسی ) صفر و ی ( 0 و 1 ) را سمبل های نیستی و هستی تصور نمائیم، آنگاه میتوانیم به این نتیجه معقول و منطقی برسیم که کالبد های آدم و حوا یا بدن هر فرد انسانی چه زن و چه مرد از ترکیب ذرات بسیار ریز نیستی و هستی آفریده شده و میشوند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، آنگاه این ذرات از لحاظ فیزیکی از چه نوع ماهیتی برخوردار و اندازه هرکدام از آنها چقدر است؟ در این زمینه خود من پیرو تئوری های پنج یا شش گانه تار یا ریسمان انرژی در ابعاد پلانک تحت عنوان تئوری M نیستم بلکه به نوسانگر های بنیادی هشت بعدی باور دارم یعنی ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک. آیا عدد ۱۰ در این بازی یاد آور تعداد انگشت های دست یا پای انسان بخود می باشد یا اشاره به تعداد اعداد یک رقمی از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) دارد یا مارا به یاد ده فرمان موسا در وادی دین یا مفاهیم دهگانه ارسطو در میدان فلسفه و یا عقول عشره یا خرد های دهگانه در سراب های حکمت و عرفان بعضی از حکیمان و عارفان دینی خودمان می اندازد؟ یا اینکه اندیشه و فکر و خیال مرا بسوی این حقیقت سوق میدهد که هر فرد انسانی چه زن و چه مرد در آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمانی محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و هرکدام از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند؟ سوال قدیمی به شکل؛ آیا خدا وجود دارد یا نه ؟ برای بخش وسیعی از انسان امروز و آینده مهم دیگر نمی باشد بلکه خدا چیست ؟ آیا انسان تاکنون توانسته است به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفانی و جمع این معارف رویهم، طبیعت و خود و خدا را بطور حقیقی و منطبق بر واقعیت بشناسد یا خیر؟پاسخ خود من به این سوال خیر یا نه می باشد.

بپرس