بو گرفته
فرهنگ عمید
۲. بدبو.
۳. گندیده.
مترادف ها
رشید، علیه، با صدای بلند، بلند، خوشحال، علوی، خشن، عالی، گزاف، مرتفع، زیاد، عالی مقام، عالیجناب، علی، متعال، بو گرفته، بلند پایه، رفیع، وافرگران، تند زیاد، با صدای زیر، اندکی فاسد
فاسد، باد خورده، نامطبوع، متعفن، ترشیده، بو گرفته
کهنه، بو گرفته، کفک زده، قدیمی مسلک
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید