( بو نُهادن ور مردِن ) بو گذاشتن بر مردن؛ از بین بُردن؛ نابود کردن. مثلاً بو نهاد ور مردنس یعنی بوی بر مردنش گذاشت ( تا مطمئن شود مرده ) ؛ از بینش برد