بهم کشیدن

مترادف ها

twitch (فعل)
جمع شدن، پیچاندن، گره زدن، فشردن، ناگهان کشیدن، بهم کشیدن

twitch grass (فعل)
جمع شدن، گره زدن، بهم کشیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس