بهم فشردگی

مترادف ها

compression (اسم)
اختصار، تراکم، ضغطه، فشردگی، فشرده سازی، فشار، متراکم سازی، هم فشارش، بهم فشردگی

impaction (اسم)
بهم فشردگی، فشار سخت، گیر افتادگی، بسته بندی

پیشنهاد کاربران

بپرس