بهم فشردن، پیچیدن، زیر فشار قرار دادن، با شدت ادا کردن، با شدت اصابت کردن
متراکم کردن، فشرده کردن، بهم فشردن، هم فشرده کردن، خلاصه شدن یا کردن، منقبض کردن
فشرده کردن، بهم فشردن، بهم متصل کردن، ریز بافتن، سفت کردن
خلاصه کردن، بهم فشردن، کوتاه نمودار کردن
بهم فشردن، دندان قرچه کردن، دندان بهم فشردن، بهم ساییدن
درهم شکستن، بهم فشردن، مچاله کردن
بهم فشردن، بهم چسبیدن، ازدحام کردن