بهسازی

/behsAzi/

معنی انگلیسی:
amelioration, amendment, betterment, correct, correction, culture, improvement, refinement, reform

فرهنگ عمید

ساختن چیز بهتر.

مترادف ها

improvement (اسم)
پیشرفت، بهتر شدن، بهبود، تکمیل، تهذیب، تکامل، بهسازی

reform (اسم)
بهسازی، اصلاحات، بازساخت، تجدید سازمان

sanitation (اسم)
بهسازی، مراعات اصول بهداشت، سیستم تخلیه فاضلاب

فارسی به عربی

تحسین

پیشنهاد کاربران

ریفُرم، رِفُرم، ( reform )
رفرم. . . .
بهسازی و روکش آسفالتی: مرمت و اصلاح انواع آسیب دیدگیهای سطحی و سازه ای روسازیهای آسفالتی، شامل: تعمیرات سطحی، اجرای روکشهای تقویتی، بازیافت و یا ترکیبی از این عملیات بهسازی نامیده می شود.
بازسازی
بهسازی. اصلاح. بهبود. آبادی. ترقّی.

بپرس