بهزاد، کمال الدین (هرات ح ۸۶۵ ـ تبریز ۹۴۲ق)
ساختن قصر خورنق
(نام کامل: کمال الدین بهزاد سلطانی) نگارگر شهیر ایرانی. نگارگری نوآور، و بسیار پرآوازه بود. دستاوردهایش ساحتی نو بر جنبه های نقاشی ایرانی افزود، و دامنۀ تأثیراتش تا سال ها، دست مایه ای برای هنرمندان ایرانی و دیگر ممالک، ازجمله هند، ترکیه، و آسیای میانه، شد. تاریخ تولدش را بین سال های ۸۵۵ تا ۸۷۰ نوشته اند. احتمالاً از کودکی یتیم بوده است. دربارۀ او روایات و حکایات بسیار نقل شده، اما مشخصاً روح الله میرک، سرپرستی او را برعهده داشته، و فن نقاشی را نیز به وی آموخته است. پیر سید احمد تبریزی نیز از استادان وی شمرده می شود. هنر بهزاد، زیرنظر پادشاه هنردوست زمانه، سلطان حسین بایقرا (۸۷۳ـ۹۱۲ق)، و وزیر فرزانه و پرآوازه اش، امیرعلی شیر نوایی، تکامل و تعالی یافت. با استیلای ازبکان بر هرات، مدتی در دربار جدید هنر آفرینی کرد؛ ولی بعدها، به تبریز رفت و سرپرستی کتابخانه و کارگاه هنری شاه اسماعیل اول صفوی را به دستور وی برعهده گرفت (از قرار معلوم در دوران شاه طهماسب اول نیز در این سِمت باقی ماند). به روایت مشهور، مقبره اش را در تبریز کنار مزار شیخ کمال الدین خجندی برپا کردند. هرچند برخی او را مدفون در هرات، جوار کوتاه مختار، می دانند. بهزاد، در تمامی دوران اقامتش در هرات و تبریز در پرورش هنرمندان بسیاری همت گماشت که ازجمله شیخ زاده، قاسم علی، آقامیرک، میر مصوِّر، جلال الدین میرک اصفهانی (رئیس کتابخانۀ شاه طهماسب پس از بهزاد)، ملا یوسف، مقصود دوست دیوانه، مظفرعلی و حیدرعلی درخور ذکرند. برخی از ویژگی های هنرش عبارت اند از نگاهی جدید به زندگی عادی و جلوه های واقعی آن در محیط کار روزانه، که بروز نوعی واقع گرایی را در آثارش درپی داشت؛ نگاه حساس و آمیخته به تعقّل که به نگرشی انسان گرایانه منجر گردید؛ دستیابی به جنبه ای پویا در ترکیب بندی و طراحی اندام که با سنّت ایستای نگارگری در دوران پیشین متفاوت بود ـ در آثارش صورت آدم ها دیگر همچون نقاشی های پیشین، عروسک وار و یکنواخت نیستند بلکه هر صورتی نمودار شخصیتی است و حرکت و زندگی در آن دیده می شود؛ بهره گیری از رنگ های سرد و گرم، و تعالی بخشیدن به کیفیت و تأثیر متقابل رنگ ها در تصویر، و واردکردن ترکیب رنگی جدیدی به عرصۀ نقاشی ایرانی ـ این ترکیب رنگی علاوه بر برقراری ارتباط میان اشیا، اشخاص، و فرم ها، معرف نظام زیبا شناسی خاصی شد. در نهایت، تلاش های بهزاد به پایه گذاری مکتب هرات منجر گردید. به سبب شهرت بهزاد، بسیاری کارهای او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهای بی شماری گذاشته اند، از این رو تمیزدادن نگاره های اصیل او دشوار است. فقط ۳۲ نگاره، محققاً متعلق به اوست؛ ازجمله شش تصویر از یک نسخۀ بوستان سعدی (دارالکتب قاهره)، و هجده تصویر از دو نسخۀ خمسۀ نظامی (کتابخانۀ بریتانیا). گریز یوسف از زلیخا (بوستان، ۸۹۳ق)، جنگ شترسواران، ساختن قصر خورنق (خمسۀ نظامی، ۸۹۸ق)، حضرت محمد (ص)، و خلفای راشدین (حیرت الابرارِ امیرعلی شیر نوایی، ۹۰۱ق)، و صورت شیبک خان (۹۱۴ق)، از آثار مشهور اویند.
ساختن قصر خورنق
(نام کامل: کمال الدین بهزاد سلطانی) نگارگر شهیر ایرانی. نگارگری نوآور، و بسیار پرآوازه بود. دستاوردهایش ساحتی نو بر جنبه های نقاشی ایرانی افزود، و دامنۀ تأثیراتش تا سال ها، دست مایه ای برای هنرمندان ایرانی و دیگر ممالک، ازجمله هند، ترکیه، و آسیای میانه، شد. تاریخ تولدش را بین سال های ۸۵۵ تا ۸۷۰ نوشته اند. احتمالاً از کودکی یتیم بوده است. دربارۀ او روایات و حکایات بسیار نقل شده، اما مشخصاً روح الله میرک، سرپرستی او را برعهده داشته، و فن نقاشی را نیز به وی آموخته است. پیر سید احمد تبریزی نیز از استادان وی شمرده می شود. هنر بهزاد، زیرنظر پادشاه هنردوست زمانه، سلطان حسین بایقرا (۸۷۳ـ۹۱۲ق)، و وزیر فرزانه و پرآوازه اش، امیرعلی شیر نوایی، تکامل و تعالی یافت. با استیلای ازبکان بر هرات، مدتی در دربار جدید هنر آفرینی کرد؛ ولی بعدها، به تبریز رفت و سرپرستی کتابخانه و کارگاه هنری شاه اسماعیل اول صفوی را به دستور وی برعهده گرفت (از قرار معلوم در دوران شاه طهماسب اول نیز در این سِمت باقی ماند). به روایت مشهور، مقبره اش را در تبریز کنار مزار شیخ کمال الدین خجندی برپا کردند. هرچند برخی او را مدفون در هرات، جوار کوتاه مختار، می دانند. بهزاد، در تمامی دوران اقامتش در هرات و تبریز در پرورش هنرمندان بسیاری همت گماشت که ازجمله شیخ زاده، قاسم علی، آقامیرک، میر مصوِّر، جلال الدین میرک اصفهانی (رئیس کتابخانۀ شاه طهماسب پس از بهزاد)، ملا یوسف، مقصود دوست دیوانه، مظفرعلی و حیدرعلی درخور ذکرند. برخی از ویژگی های هنرش عبارت اند از نگاهی جدید به زندگی عادی و جلوه های واقعی آن در محیط کار روزانه، که بروز نوعی واقع گرایی را در آثارش درپی داشت؛ نگاه حساس و آمیخته به تعقّل که به نگرشی انسان گرایانه منجر گردید؛ دستیابی به جنبه ای پویا در ترکیب بندی و طراحی اندام که با سنّت ایستای نگارگری در دوران پیشین متفاوت بود ـ در آثارش صورت آدم ها دیگر همچون نقاشی های پیشین، عروسک وار و یکنواخت نیستند بلکه هر صورتی نمودار شخصیتی است و حرکت و زندگی در آن دیده می شود؛ بهره گیری از رنگ های سرد و گرم، و تعالی بخشیدن به کیفیت و تأثیر متقابل رنگ ها در تصویر، و واردکردن ترکیب رنگی جدیدی به عرصۀ نقاشی ایرانی ـ این ترکیب رنگی علاوه بر برقراری ارتباط میان اشیا، اشخاص، و فرم ها، معرف نظام زیبا شناسی خاصی شد. در نهایت، تلاش های بهزاد به پایه گذاری مکتب هرات منجر گردید. به سبب شهرت بهزاد، بسیاری کارهای او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهای بی شماری گذاشته اند، از این رو تمیزدادن نگاره های اصیل او دشوار است. فقط ۳۲ نگاره، محققاً متعلق به اوست؛ ازجمله شش تصویر از یک نسخۀ بوستان سعدی (دارالکتب قاهره)، و هجده تصویر از دو نسخۀ خمسۀ نظامی (کتابخانۀ بریتانیا). گریز یوسف از زلیخا (بوستان، ۸۹۳ق)، جنگ شترسواران، ساختن قصر خورنق (خمسۀ نظامی، ۸۹۸ق)، حضرت محمد (ص)، و خلفای راشدین (حیرت الابرارِ امیرعلی شیر نوایی، ۹۰۱ق)، و صورت شیبک خان (۹۱۴ق)، از آثار مشهور اویند.