بهرک

لغت نامه دهخدا

بهرک. [ ب َ رَ ] ( اِ ) پوست دست و پا و اعضا که بسبب کار کردن سخت شده و پینه بسته باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). پوست اعضا که بسبب کثرت کار سخت شده باشد و پینه نیز گویند. ( رشیدی ). پوست دست و پا و دیگر اعضابود که بسبب کثرت کار سخت شده باشد و آنرا پینه نیزخوانند. ( جهانگیری ). پوست دست و پا و سایر اعضاء که بواسطه کار کردن سخت شده و پینه بسته باشد. ( ناظم الاطباء ). || چرک و ریم. ( برهان ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). چرک. ( جهانگیری ). ریم. ( شرفنامه ).

فرهنگ معین

(بَ رَ ) ( اِ. ) پینة دست یا پا.

فرهنگ عمید

۱. پوست کف دست یا پا که از بسیاریِ کار کردن سفت و سخت شده باشد، پینه.
۲. چرک، ریم.

گویش مازنی

/behrak/ نام مرتعی در آمل

پیشنهاد کاربران

بپرس