بهره وری
/bahrevari/
مترادف بهره وری: استفاده، انتفاع، بهره جویی، تمتع
متضاد بهره وری: محرومیت
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
بهره وری ( به انگلیسی: Productivity ) از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف می شود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: «اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهره وری عبارت است از به دست آوردن حداکثر سودِ ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. بهره وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام می شده گفته می شود. [ نیازمند منبع]
می توان گفت برای نخستین بار لغت «بهره وری» را فردی به نام کنه در سال ۱۷۷۶ ( میلادی ) به کار بُرد. بیش از یک قرن بعد، یعنی در سال ۱۸۳۳ ( میلادی ) ، فردی به اسم «لیترِ» بهره وری را «استعداد تولید کردن» یا «میل به تولید» تعریف کرد[ ۱] . باید توجه داشت که واژهٔ بهره وری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت، ولی اصطلاح بهره وری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این مادهٔ ارزشمند گسترش یافته است. به نظر می رسد که بهترین تعریف برای بهره وری، به دست آوردن حداکثر سود ممکن و استفاده از نیروی بهینه در مقابل هزینه صرف شده باشد.
بر خلاف پندار برخی افراد، بهره وری فقط برای صنایع نیست، بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند؛ یعنی این که افراد می توانند با تفکّر، ابداعات و نوآوری های خود عملاً در چند سطح گوناگون مؤثر واقع گردند. سطوح مختلف بهره وری عبارت اند از:
• سطح فرد
• سطح گروه آموزشی
• سطح گروه کاری
• سطح سازمانی
• سطح رشته های تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی
• سطح بخش های اقتصادی
• سطح ملی و کشوری
• سطح جهانی
در سطوح فردی، به دنبال تدابیری برای افزایش بهره وری فردی هستیم و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروهِ کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشته ها مطرح می شود و بیشترین ضوابط و شرایطِ مربوط به بهره وری را می توان در آن ها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتّی برخی دستگاه ها به دلیل انجام فعالیت های مُوازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آن ها حذف شده اند. بهره وری ملّی که مهم ترین عنصر است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت و فرهنگ به دست می آید که عموماً به زبان ریاضیات ترجمه می شود و سپس نقطه بهینه آنْ به دست می آید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمی توان گفت برای نخستین بار لغت «بهره وری» را فردی به نام کنه در سال ۱۷۷۶ ( میلادی ) به کار بُرد. بیش از یک قرن بعد، یعنی در سال ۱۸۳۳ ( میلادی ) ، فردی به اسم «لیترِ» بهره وری را «استعداد تولید کردن» یا «میل به تولید» تعریف کرد[ ۱] . باید توجه داشت که واژهٔ بهره وری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت، ولی اصطلاح بهره وری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این مادهٔ ارزشمند گسترش یافته است. به نظر می رسد که بهترین تعریف برای بهره وری، به دست آوردن حداکثر سود ممکن و استفاده از نیروی بهینه در مقابل هزینه صرف شده باشد.
بر خلاف پندار برخی افراد، بهره وری فقط برای صنایع نیست، بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند؛ یعنی این که افراد می توانند با تفکّر، ابداعات و نوآوری های خود عملاً در چند سطح گوناگون مؤثر واقع گردند. سطوح مختلف بهره وری عبارت اند از:
• سطح فرد
• سطح گروه آموزشی
• سطح گروه کاری
• سطح سازمانی
• سطح رشته های تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی
• سطح بخش های اقتصادی
• سطح ملی و کشوری
• سطح جهانی
در سطوح فردی، به دنبال تدابیری برای افزایش بهره وری فردی هستیم و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره وری گروهِ کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشته ها مطرح می شود و بیشترین ضوابط و شرایطِ مربوط به بهره وری را می توان در آن ها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتّی برخی دستگاه ها به دلیل انجام فعالیت های مُوازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آن ها حذف شده اند. بهره وری ملّی که مهم ترین عنصر است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت و فرهنگ به دست می آید که عموماً به زبان ریاضیات ترجمه می شود و سپس نقطه بهینه آنْ به دست می آید.
wiki: بهره وری
مترادف ها
کفایت، سودمندی، بهره وری، بازده، کارایی، راندمان، تولید، میزان لیاقت، پرکاری، فعالیت مفید، عرضه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
استفاده
- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن. تمتع بردن :
لوح حافظ لوح محفوظی شود
روح او از روح محظوظی شود.
مولوی.
محظوظ گردیدن ؛ محظوظ گشتن. محظوظ شدن : و دیگر رسایل و رقاع و فصول از انواع به مطالعه ٔ همه محظوظ گشتم. ( مرزبان نامه چ سال 1317 تهران ص 24 ) .
... [مشاهده متن کامل]
بهره ور شدن، بهره مند شدن، متمتع شدن، برخوردار شدن، حظ کردن، حظ بردن، لذت بردن، خشنود شدن
لوح حافظ لوح محفوظی شود
روح او از روح محظوظی شود.
مولوی.
محظوظ گردیدن ؛ محظوظ گشتن. محظوظ شدن : و دیگر رسایل و رقاع و فصول از انواع به مطالعه ٔ همه محظوظ گشتم. ( مرزبان نامه چ سال 1317 تهران ص 24 ) .
... [مشاهده متن کامل]
بهره ور شدن، بهره مند شدن، متمتع شدن، برخوردار شدن، حظ کردن، حظ بردن، لذت بردن، خشنود شدن
طرف بستن
انتخاب بهترین راه بین تمامی راه ها
استفاده بهینه از منابع و امکانات؛ پویایی و زایایی:
زمان، توانمندی ها، نیروی انسانی و. . .
واژه های مرتبط :اثر بخشی، کارایی و. . .
زمان، توانمندی ها، نیروی انسانی و. . .
واژه های مرتبط :اثر بخشی، کارایی و. . .