بهره مندی. [ ب َ رَ / رِ م َ ] ( حامص مرکب ) کامیابی و تمتعو بختیاری و سعادتمندی. ( ناظم الاطباء ) : ز تاجت آسمان را بهره مندی زمین را زیر تخت سربلندی.
نظامی.
فرهنگ فارسی
بهره وری
فرهنگ عمید
بهره مند بودن، دارای بهره و نصیب بودن، کامیابی.
پیشنهاد کاربران
- محظوظ شدن ؛ بهره مند شدن. تمتع بردن : لوح حافظ لوح محفوظی شود روح او از روح محظوظی شود. مولوی. محظوظ گردیدن ؛ محظوظ گشتن. محظوظ شدن : و دیگر رسایل و رقاع و فصول از انواع به مطالعه ٔ همه محظوظ گشتم. ( مرزبان نامه چ سال 1317 تهران ص 24 ) . ... [مشاهده متن کامل]