بهرامج

لغت نامه دهخدا

بهرامج. [ ب َ م َ ] ( معرب ، اِ ) بهرامه است که بیدمشک باشد و آن گلی است معروف. ( برهان ). بیدمشک و آن دو قسم است سرخ و سبز و هر دو بوی خوش دارد و این معرب بهرامه است. ( آنندراج ). مأخوذ از پارسی ، بیدمشک. ( ناظم الاطباء ). بید مشک است که خلاف بلخی نامند. ( فهرست مخزن الادویه ). بید مشک. خلاف بلخی. گربه بید. ( یادداشت بخط مؤلف ). بهرامه معرب میشود به بهرم و بهرمان و بهرامج و با آن لباس رنگ میکنند. رنگ آن قرمز است و هندی آن زرد است. آنرا رنف نیز گویند که معروف به خلاف بلخی است. رجوع به الجماهر بیرونی ص 35 و 36 شود.

فرهنگ فارسی

بهرامه است که بیدمشک باشد و آن گلی است معروف .

فرهنگ عمید

= بیدمشک

جدول کلمات

بید مشک

پیشنهاد کاربران

بپرس