بهرام کلهرنیا

پیشنهاد کاربران

بهرام کلهرنیا ( فارسی: بهرام کلهرنیا متولد ۱۳۳۱ ) هنرمند و منتقد هنری معاصر ایرانی است. وی در سال ۱۳۳۱ در کرمانشاه در خانواده ای کرد از ایل کلهر به دنیا آمد. تحصیلات وی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به ترتیب در رشته های طراحی، مجسمه سازی، گرافیک و تصویرسازی بود. در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۴ به کرمانشاه نقل مکان کرد و به مدت ۳سال در دبیرستان هنرهای تجسمی تازه افتتاح شده در کرمانشاه به تدریس پرداخت.
...
[مشاهده متن کامل]

کلهرنیا در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز و دانشگاه صدا و سیما، دبیر و عضو هیئت مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران، عضو شورای نگارش کتاب گرافیک و مشاور موزه ملی ایران می باشد.
روش تدریس او شامل استفاده از آثار هنری، معنوی، روان شناسی و فلسفی است. او در آثارش از اسطوره های کهن ایرانی الهام می گیرد و مفهوم خیر و شر در آثارش بازتابی گسترده دارد. از این رو برخی منتقدان او را ویلیام بلیک ایران می دانند. او به عنوان یکی از نمایندگان برجسته نقاشی شعر ایران نیز شناخته می شود.
او از سال ۱۹۷۲ به تدریس و فعالیت در زمینه طراحی گرافیک و هنر مشغول است و ایده های جدیدی را به سیستم های آموزشی آورده است. او تأثیر عمیقی بر حداقل دو نسل از هنرمندان ایرانی گذاشته است. در سال ۱۳۹۰ تندیس سرو مرداد به پاس تلاش های او در توسعه هنر گرافیک در ایران از سوی انجمن طراحان گرافیک کرمانشاه به وی اهدا شد.
بعد از زلزله سال ۱۳۹۷ در سرپل ذهاب کرمانشاه، مرکز فرهنگی و هنری کودکان تأسیس و به نام بهرام کلهرنیا نام گذاری شد.
کلهرنیا این روزها در حال تهیه مجموعه ای مستند از تاریخ و فرهنگ ایران است که نگاهی نو به جنبه های کمتر شناخته شده فرهنگ و باستان شناسی ایران ( ایران فرهنگی ) دارد. از مجموعه های آماده شده می توان به «خط کوفی و ارزش بصری و فرهنگی آن» و «نقش برجسته های طاق بستان» اشاره کرد.
او در سال ۱۳۹۶ یک نمایشگاه انفرادی و بین سال های ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ چهار نمایشگاه گروهی داشت.
وی در گفت وگویی دربارهٔ آثار هنری خود در نمایشگاه سهم شبهه گفت: در این نمایشگاه آینه هایی را در مقابل بازدیدکنندگانم قرار دادم تا گوشه های دیگری از وجودشان پیدا شود. اگر پوشش خارجی را کنار بگذاریم، چیز دیگری در درون ما وجود دارد. لشکری از سوارکاران و جنگجویان در درونم کمین کرده اند. در درون دیگری، مسافرانی در کمین هستند و در درون دیگری، پرنده ای افسانه ای آواز می خواند. زندگی جلوی بیان این موجودات را گرفته است. ما خودمان را پنهان نمی بینیم و گوشمان را به صدای قصه گوهای خودمان می بندیم. من اینها را بیدار کردم و به بیننده نشان دادم که اینها نیز در درون او هستند. وقتی چند نفر یک کار را دوست دارند، متوجه می شوم که چه چیزهای جالبی با هم دارند. متوجه می شوم که موجودیت پنهان و کهن الگوی مردم می تواند در مقابل این نقاشی ها حساس و مغرور شود. این برای من مهم است. واقعیت این است که موضوعات این آثار به طور ناگهانی پیدا نشده و قبل از من وجود داشته است. دنیا پدیده ای ابدی است و من فقط فرصت کوتاهی دارم تا تکه ای کوچک از هستی را تجربه کنم. وجود ابدی در من جریان دارد. من به شیوه ای متفاوت زندگی کردم، هم در هیبت وجود کیهانی و هم در هیبت زندگی شخصی ام. خوب درس خواندم، خوب زندگی کردم، از داشته های هستی به خوبی استفاده کردم و از نعمت های دنیا برخوردار شدم. من معتقدم که هر فردی چند نفر دیگر را در درون خود دارد. موجوداتی که زیر پوشش صورت او کمین کرده اند و هر لحظه قرار است از خواب بیدار شوند و موضوعی را به دست بگیرند. اگر کسی از صبح تا عصر به او نگاه کند، می تواند تغییرات رفتار او را درک کند. انسان دائماً در حال تغییر است و این تغییر به موجوداتی که در ما قرار می گیرند مرتبط است.

بهرام کلهرنیا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بهرام_کلهرنیا

بپرس