بهر زام

لغت نامه دهخدا

بهرزام. [ ب َ هََ ] ( اِخ ) نام فرشته ای موکل بر سنگهای قیمتی و جواهرات. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).

فرهنگ فارسی

نام فرشت. موکل بر سنگهای قیمتی و جواهرات .

پیشنهاد کاربران

بپرس