بهجه

فرهنگ فارسی

شاد شدن . شادمان شدن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی بَهْجَةٍ: طراوت و شادابی - خرّمی(ذات بهجة : آنچه دیدنش باعث خوشحالی شود)
ریشه کلمه:
بهج (۳ بار)

«بهجة» (بر وزن لهجه) به معنای زیبایی رنگ و حسن ظاهر است که بینندگان را غرق سرور می کند.
بهجت به معنی خوش منظر است که بیننده آن شاد می‏شود ، باغهای خرّم که سرور آور است با آن رویاندیم ، رویانید هر گیاه خوش منظر و سرور آور را. فعل بهج را از باب کرم یکرم خوش منظر شدن، گفته‏اند (اقرب الموارد).

پیشنهاد کاربران

درود. برخلاف تصور ونوشته ی لغتنامه های بزرگان گرانقدر ( علامه دهخدا، استادمعین ووو ) بهجت ، واژه ی عربی نیست بلکه واژه ای است اززبان پهلوی، فارسی وسانسکریت با نام بهجه، ( به جه ) و معنی آن شادمانی است
...
[مشاهده متن کامل]
که اززبان فارسی پهلوی وسانسکریت که ازشاخه های زبان آریایی است، به عربی برگردانده شده و سپس با نهادن دو نقطه ی معرب بر روی ( ه ) آخر، بهجة وبهجت نوشته میشوندبه واژه ای عربی تبدیل و به عنوان واژه ی عربی معرفی شده است. واژه های تحریف وتبدیل شده از فارسی به عربی ومعرفی آنها از طریق بزرگان به عنوان واژه های عربی، بسیارند.

بهجه : طراوت و شادی

بپرس