بهار پراگ

دانشنامه آزاد فارسی

بهارِ پراگ (Prague Spring)
بهارِ پراگ
دورۀ فضای باز در کشور چکسلوواکی در ۱۹۶۸ در زمان حکومت رهبر تازۀ حزب کمونیست. این جنبش آزادسازی را الکساندر دوبچک، نخست وزیر چکسلوواکی، به راه انداخت و پیش از شروع اصلاحات کوشید تا به شوروی ها اطمینان بخشد که اصلاحات مورد نظر وی نافی سوسیالیسم نیست. با وجود این، در اوت ۱۹۶۸ تانک های شوروی برای سرکوبی این جنبش به چکسلوواکی یورش بردند و به پراگ، پایتخت چکسلوواکی، وارد شدند، دوبچک دستگیر شد، ولی اندکی بعد او را آزاد کردند. بیشتر اصلاحات بهار پراگ لغو شد.

پیشنهاد کاربران

بهار پراگ دوره ای از گسترش آزادی های فردی و اجتماعی در چکسلواکی بود. این دوره از ۵ ژانویه ۱۹۶۸ شروع شده و تا ۲۰ اوت همان سال ادامه داشت. این دوره وقتی به پایان رسید که اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به همراه متحدین اش در پیمان ورشو ( به غیر از رومانی ) به چکسلواکی حمله کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

از اواسط دههٔ ۱۹۶۰، اعتراضات مردم چک و اسلواکی به حکومت موجود در چکسلواکی شدت گرفت. این اعتراضات منجر به منصوب شدن الکساندر دوبچک از سوی اصلاح طلبان به رهبری حزب کمونیست شد. دوبچک اصلاحاتی را که در وضعیت سیاسی موجود انجام داد سوسیالیسم با سیمای انسانی می نامید. اصلاحات دوبچک پشتیبانی و حمایت افراد جامعه از جمله طبقهٔ کارگر را برانگیخت. با این وجود، رهبری شوروی این اصلاحات را تهدیدی به تسلطش بر بلوک شرق و حتی امنیت اتحاد شوروی، می دانست.
برخلاف دیگر کشورهای اروپای مرکزی و شرقی، روی کار آمدن کمونیست های چکسلواکی در سال ۱۹۴۸ حاصل قیامی اصیل و مردمی بود و از این رو خواست اصلاحات به آشوبی مانند انقلاب ۱۹۵۶ مجارستان نینجامید. با این وجود اقلیت قابل ملاحظه ای در حزب حاکم، به خصوص در رده های بالاتر رهبری، با هرگونه کاهش در کنترل حزب بر جامعه مخالف بودند و فعالانه به همراه شوروی برای برکناری اصلاح طلبان نقشه کشیدند.
سیاستی که اتحاد شوروی برای تحمیل کردن دولت های مشابه شوروی در میان اقمارش در پیش گرفت به نام دکترینِ برژنف یا «اصل حاکمیت محدود»، شناخته می شود. دکترین برژنف در واقع عنوانی برای جمله ای است که برژنف در جریان کنفرانس براتیسلاوا آن را مطرح ساخت.
«هرگاه سوسیالیسم در یک کشور سوسیالیستی در معرض تهدید باشد، حفظ و دفاع از ارزش های سوسیالیسم در آن کشور به عهده سایر کشورهای سوسیالیست است. »
و این سیاستی بود که لئونید برژنف، رهبر شوروی، رسماً ارائه کرد؛ گرچه این سیاست از دوران استالین اعمال می شد. این دکترین تا دههٔ ۱۹۸۰ مورد استفاده بود و پس از آن با روی کار آمدن گورباچف، آنچه به شوخی دکترینِ سیناترا نام گرفت، جایگزین آن شد.
رهبری اتحاد شوروی ابتدا تلاش کرد که تغییراتی را که در چکسلواکی در شرف وقوع بودند، از راه مذاکره متوقف یا محدود کند. وقتی که این تلاش های شوروی بی نتیجه ماند، تدارک حملهٔ نظامی آغاز شد.
دورهٔ آزادی سیاسی در چکسلواکی در ۱۹۶۸، وقتی که ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار سربازان پیمان ورشو و پنج الی هفت هزار تانک کشور را تصرف کردند، به پایان رسید. این اتفاق در شامگاه ۲۰ اوت روی داد. بیشتر ارتش چکسلواکی، یعنی ۱۱ لشکر از ۱۲ لشکر آن، که فرمان های پنهانی از پیمان ورشو دریافت می کردند، در مرز آلمان غربی به حالت آماده باش قرار گرفته بودند. هجوم شوروی به چکسلواکی در آستانه کنگرهٔ حزب کمونیست چکسلواکی صورت گرفت. اعضای حزب در نهایت در یک کارخانه کنگره را برگزار کردند و بر برنامهٔ اصلاحات صحه گذاشتند. اما حملهٔ شوروی و پیامدهای ناشی از آن، عملاً ارزش وجودی این کنگره را از بین برد و آن را بیهوده ساخت.

بهار پراگبهار پراگبهار پراگ
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بهار_پراگ

بپرس