بهاباد
/bahAbAd/
لغت نامه دهخدا
بهاباد. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش حومه جویمند است که در شهرستان گناباد واقع و دارای 624 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
بهاباد مرکز شهرستان بهاباد در جنوب شرقی استان یزد است. مقبرهٔ نمادین عالم اسلامی ملا عبدالله بهابادی در این شهر قرار دارد.
بهاباد دارای آب و هوای نیمه خشک و متوسط بارندگی ۱۵۳٫۹ میلی متر در سال می باشد. در سمت غرب و جنوب دارای مناطق ییلاقی و خوش آب و هوایی است که در فصل های بهار و تابستان تفریحگاه و استراحتگاه بسیاری از مردم مناطق دور و نزدیک می باشد. ارتفاع آن از سطح دریا در مرکز شهرستان ۱٬۴۰۱ متر است. این رقم در شمال دشت بهاباد کاهش می یابد و در جنوب در قلهٔ بن لخت به حدود ۳٬۰۰۲ متر از سطح دریا می رسد. حداکثر مطلق درجهٔ ثبت شده در منطقه ۴۵ درجه و حداقل مطلق تا ۲۰ درجه زیر صفر نیز رسیده است. تنها رودخانهٔ دائمی بهاباد رودخانهٔ شور در منطقهٔ جلگه، در شمال شهرستان جریان دارد. سرزمین های اطراف این رودخانه از نظر ژئومورفولوژی پدیده ای کم نظیر برای مطالعه و بررسی دانشگاهیان و پژوهشگران رشته های جغرافیا و زمین شناسی می باشد.
بیشتر مردم آن به کشاورزی و دامپروری مشغول هستند . دین آنها اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی می باشد. از غذای محلی این شهر می توان نون کوتو را نام برد. گویش محلی مردم بهاباد به گویش مردم استان کرمان نزدیک است.
از محصولات کشاورزی این منطقه می توان به گندم، جو، زیره، پسته، انگور، انار، به، توت، گردو، بادام و اخیراً زعفران با کیفیت نسبتاً بالا نام برد. شهر بهاباد قدمتی دیرینه دارد و در تاریخ نقل شده است که در زمان مغول ها این شهر به کلی نابود شده و دوباره بازسازی شده است. این شهر یکی از شهرهای نیمه کویری ایران است که در حاشیهٔ دشت لوت واقع شده ولی با این حال شهری سرسبز است. در قدیم انگور بهاباد بسیار معروف بوده است ولی اکنون بیشتر باغات این منطقه مربوط به پسته است. در سال های اخیر کشت گیاهان دارویی و ایجاد گلخانه های صنعتی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
• آرامگاه ملا عبدالله بهابادی
• کویر بکر بهاباد
• موزهٔ علوم طبیعی
• موزهٔ مردم شناسی
• مسجد جامع بهاباد
• رودخانهٔ شور روستای احمدآباد
• بقعهٔ شیخ ضیاالدین
• قلعهٔ تاریخی جنت آباد
• برج قلعه
• خندق بهاباد
• خانۀ سنگی روستا دانشی
• آبشار بیشه روستا ده عسکر
• حدیله
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبهاباد دارای آب و هوای نیمه خشک و متوسط بارندگی ۱۵۳٫۹ میلی متر در سال می باشد. در سمت غرب و جنوب دارای مناطق ییلاقی و خوش آب و هوایی است که در فصل های بهار و تابستان تفریحگاه و استراحتگاه بسیاری از مردم مناطق دور و نزدیک می باشد. ارتفاع آن از سطح دریا در مرکز شهرستان ۱٬۴۰۱ متر است. این رقم در شمال دشت بهاباد کاهش می یابد و در جنوب در قلهٔ بن لخت به حدود ۳٬۰۰۲ متر از سطح دریا می رسد. حداکثر مطلق درجهٔ ثبت شده در منطقه ۴۵ درجه و حداقل مطلق تا ۲۰ درجه زیر صفر نیز رسیده است. تنها رودخانهٔ دائمی بهاباد رودخانهٔ شور در منطقهٔ جلگه، در شمال شهرستان جریان دارد. سرزمین های اطراف این رودخانه از نظر ژئومورفولوژی پدیده ای کم نظیر برای مطالعه و بررسی دانشگاهیان و پژوهشگران رشته های جغرافیا و زمین شناسی می باشد.
بیشتر مردم آن به کشاورزی و دامپروری مشغول هستند . دین آنها اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی می باشد. از غذای محلی این شهر می توان نون کوتو را نام برد. گویش محلی مردم بهاباد به گویش مردم استان کرمان نزدیک است.
از محصولات کشاورزی این منطقه می توان به گندم، جو، زیره، پسته، انگور، انار، به، توت، گردو، بادام و اخیراً زعفران با کیفیت نسبتاً بالا نام برد. شهر بهاباد قدمتی دیرینه دارد و در تاریخ نقل شده است که در زمان مغول ها این شهر به کلی نابود شده و دوباره بازسازی شده است. این شهر یکی از شهرهای نیمه کویری ایران است که در حاشیهٔ دشت لوت واقع شده ولی با این حال شهری سرسبز است. در قدیم انگور بهاباد بسیار معروف بوده است ولی اکنون بیشتر باغات این منطقه مربوط به پسته است. در سال های اخیر کشت گیاهان دارویی و ایجاد گلخانه های صنعتی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
• آرامگاه ملا عبدالله بهابادی
• کویر بکر بهاباد
• موزهٔ علوم طبیعی
• موزهٔ مردم شناسی
• مسجد جامع بهاباد
• رودخانهٔ شور روستای احمدآباد
• بقعهٔ شیخ ضیاالدین
• قلعهٔ تاریخی جنت آباد
• برج قلعه
• خندق بهاباد
• خانۀ سنگی روستا دانشی
• آبشار بیشه روستا ده عسکر
• حدیله
wiki: بهاباد
پیشنهاد کاربران
در گویش شهرستان بهاباد به بهاباد، باباد می گویند.
بهابادیکی از شهرستان های استان یزد که در شرق استان یزد و به فاصله ۲۰۰ کیلومتری شهر یزد و ۸۰ کیلومتری شهر بافق قرار دارد.
این واژه نخست بهاوآبادبوده است و بهاو به معنی نظم است