یکدیگر، بایکدیگر، به یکدیگر
به یکدیگر
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
یک اندر دگر ؛ یکی با دیگری. به یکدیگر :
فلکها یک اندر دگر بسته شد
بجنبید چون کار پیوسته شد.
فردوسی.
به پوزش یک اندر دگر نامه ساز
مگر خسرو آید به راه تو باز.
فردوسی.
عنانها یک اندر دگر ساخته
... [مشاهده متن کامل]
همی جنگ را گردن افراخته.
فردوسی.
هزار پاره پی و استخوان و گوشت ببین
چگونه بست یک اندر دگر به یک مسمار.
ناصرخسرو.
فلکها یک اندر دگر بسته شد
بجنبید چون کار پیوسته شد.
فردوسی.
به پوزش یک اندر دگر نامه ساز
مگر خسرو آید به راه تو باز.
فردوسی.
عنانها یک اندر دگر ساخته
... [مشاهده متن کامل]
همی جنگ را گردن افراخته.
فردوسی.
هزار پاره پی و استخوان و گوشت ببین
چگونه بست یک اندر دگر به یک مسمار.
ناصرخسرو.