به گاز بردن چیزی: بریدن آن با قیچی و مقراض ، مانند بریدن سر شمع .
لب گل را به گاز برده سمن
ارغوان را زبان بریده چمن
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 505 )
لب گل را به گاز برده سمن
ارغوان را زبان بریده چمن
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 505 )