به کار امد

پیشنهاد کاربران

به کار آمده ؛ کاری. مجرب : او زنی داشت بکارآمده و پارسا. ( تاریخ بیهقی ) . آنچه بکار آمده تر و نادره تر بود خاصه برداشتند. ( تاریخ بیهقی ) . آزرمیدخت زنی عاقله بکار آمده بوده است. ( فارسنامه ابن بلخی ) .

بپرس