به چنگ اوردن


معنی انگلیسی:
catch, snatch, cop, corral

فارسی به عربی

( به چنگ آوردن ) ابتِزار

پیشنهاد کاربران

به چنگ آوردن:
1 - با دشواری و تحمل سختی بدست آوردن
2 - با خشونت و بی رحمی بدست آوردن
تصاحب کردن
( فرا چنگ آوردن ) فرا چنگ آوردن. [ ف َ چ َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) در چنگ آوردن. ( از آنندراج ) . به چنگ آوردن :
گر باشد چون شراره در سنگ
چون آهنش آورم فرا چنگ.
نظامی.
بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ
بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ.
نظامی.
رجوع به فرا شود.
grasp

بپرس