چَم : روش ، قلق ، احاطه ، چشم ، رودخانه ، چشمه ، شناسنده ، در سیستان کهن برچم به معنای به روش و پَر چَم به معنای پر یا نشان و چم بمعنای شناسندهٔ روش و آئین بوده.
کما اینکه در گیلان قدیم به انسان بد قلق پُرچَم گفته میشده .
کما اینکه در گیلان قدیم به انسان بد قلق پُرچَم گفته میشده .
به یکی به چم نمیگن که آزارش بدن در حقش ناعدالتی ، ظلم کنند
نوازش زهر الود شما رو دیدم
چون تو ذات کثیفی داری که از دسترس عقلت خارج هست
نوازش زهر الود شما رو دیدم
چون تو ذات کثیفی داری که از دسترس عقلت خارج هست
به معنی . . .
چم : معنا، مفهوم
به چم : به معنی، به معنای
برای توضیح یا تشریح معنای واژه یا واژگانی به کار می رود
و ریشه در زبان فارسی دارد
به جای "به معنی" یا " به معنای" می توانیم از "به چم" بهره ببریم
به چم : به معنی، به معنای
برای توضیح یا تشریح معنای واژه یا واژگانی به کار می رود
و ریشه در زبان فارسی دارد
به جای "به معنی" یا " به معنای" می توانیم از "به چم" بهره ببریم
"به معنی" در فارسی اصیل