به چشم کردن: منظور داشتن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۱ ) .
به چشم کردن: کنایه از انتخاب کردن ، نشان کردن، تند و تیز نگریستن.
( ( تاتو را کبر تو تیز چشم نکرد
تا تو را چشم تو به چشم نکرد ) ) ( حدیقه، ۸۷ )
... [مشاهده متن کامل]
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۱ ) .
به چشم کردن: کنایه از انتخاب کردن ، نشان کردن، تند و تیز نگریستن.
( ( تاتو را کبر تو تیز چشم نکرد
تا تو را چشم تو به چشم نکرد ) ) ( حدیقه، ۸۷ )
... [مشاهده متن کامل]
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )