جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه برای رساندن معنای 'به هیچ وجه' از واژه ی هَمبُن استفاده می کردند که مرکب است از پیشوند 'هم' که در همدست، همسایه مستعمل است و واژه ی بُن که در بنیاد دیده می شود. به نظر بنده این واژه درخور احیا کردن است زیرا که از دو واژه ای تشکیل شده که در پارسی نو بسیار پرکاربرد اند.
... [مشاهده متن کامل]
نمونه ی کاربرد ان در متون پارسی میانه:
( Jamasp - Asana, 1913, p. 164 ) ēg - iz hambun ānōh nē pattāyēd
ترجمه: این نیز به هیچ وجه انجا دوام نمی اورد
برای اگاهی از چم و کاربرد فعل پَتاییدن به مدخل ان در ابادیس رجوع شود، بنده در انجا کمی درباره ی این فعل توضیح دادم .
منبع :
A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie
Parsig Database
... [مشاهده متن کامل]
نمونه ی کاربرد ان در متون پارسی میانه:
( Jamasp - Asana, 1913, p. 164 ) ēg - iz hambun ānōh nē pattāyēd
ترجمه: این نیز به هیچ وجه انجا دوام نمی اورد
برای اگاهی از چم و کاربرد فعل پَتاییدن به مدخل ان در ابادیس رجوع شود، بنده در انجا کمی درباره ی این فعل توضیح دادم .
منبع :
برابرِ پارسیِ " keineswegs " ( آلمانی ) ، " به هیچ سان، هیچ سان، به هیچ روی " است ( در یک گزاره منفی ) .
به هیچ وجه : به هیچ سان، هیچ سان، به هیچ روی ( در یک گزاره منفی ) .
به هیچ وجه : به هیچ سان، هیچ سان، به هیچ روی ( در یک گزاره منفی ) .
به هیچ سبیل : به هیچ وجه، به هیچ نحو.
( ( نیست آنجا تغیّر و تبدیل
نشود نیک بد به هیچ سبیل ) ) ( حدیقه، ۱۳۶ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( ( نیست آنجا تغیّر و تبدیل
نشود نیک بد به هیچ سبیل ) ) ( حدیقه، ۱۳۶ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
حاشا و کلا. [ وَک َل ْ لا ] ( ع صوت مرکب ) ابداً. بهیچوجه :
کلاه رفعت و تاج سلیمان
بهر کل کی رسد حاشا و کلا.
مولوی.
|| منزهم از این کار یا فکر.
کلاه رفعت و تاج سلیمان
بهر کل کی رسد حاشا و کلا.
مولوی.
|| منزهم از این کار یا فکر.
به هیچ وجه :
اصلا_ ابدا_هرگز _ هیچ
اصلا_ ابدا_هرگز _ هیچ
به هیچ روی
اصلا و ابدا
محلی:
nohow
به هیچ عنوان
هرگز، اصلا، ابدا، هیچ
هرگز
اصلا
ابدا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)