به هم اندرشکستن ؛ دوتو کردن. بهم فروبردن. تا کردن. ( یادداشت مؤلف ) :راست چون پیکان نامه بسر اندربزندنامه گه باز کند گه بهم اندرشکند. منوچهری.+ عکس و لینک