به هر حال

/beharhAl/

برابر پارسی: به هر روی

معنی انگلیسی:
leastways, notwithstanding, though, leastwise
howbeit
, but, however, nonetheless

پیشنهاد کاربران

. . .
مثال،
به هرحال چیزی که هست. . .
ــــــــــــــــــــــــ
حالیا. . .
به هرتقدیر. . .
الا ایحال. . .
هم اینک. . .
ــــــــــــــــــــــــــــــ
باسپاس ازاقای امیرحسین سیاوشی خیابانی که باحضورمستمر
وقت گذاشتند.
درودها
باری ، حتماً ، لاجَرَم ، ناچار
به هر حال anyway
بای نحو کان عربی
به هر حال فارسی
نیسه ترکی
هر جوری هی کردی
be that as it may,
به هر حال : [عامیانه، اصطلاح]در هر حال، در هر صورت. .
علی ای حال
به هرجهت
علی ای تقدیر. [ ع َ لا اَی ْ ی ِ ت َ رِن ْ] ( ع ق مرکب ) در هر حال. به هر تقدیر. به هر حال.
به هر تقدیر
به هر روی
Anyway, by the way
هم what ever میشه هم anyway میشه دوتاش درستن
A proposito
در هر صورت ، به هر رو
الغرض
Anyway
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس