به موقع
/bemoqe~/
برابر پارسی: بگاه
معنی انگلیسی:
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
بجا
خوش هنگام، سر زمان، به گاه
🇮🇷 همتاهای پارسی:
به هنگام
خوشهنگام
به هنگام
خوشهنگام
به وقت معین ، نه پس نه پیش
به وقت:به موقع.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۱۳۲ ) .
به زمان خود
بجا، بگاه
سَرِ زمانِ نیاز
به هنگام
به گاه
به هنگام
به گاه
به هنگام
ب هنگام .
سر وقت . به وقت
سر وقت . به وقت
بگاه
انجام دادن کاری در موعد خودش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)