ماهوی به معنای ذات هر چیز.
�عشق به ما هوی عشق�: به معنی عشق از منظر اصل و ذات و چیستی عشق.
. . . .
�عشق به ما هوی عشق�: به معنی عشق از منظر اصل و ذات و چیستی عشق.
. . . .
به هنگام مطالعه هستی و زمان مارتین هایدگر، ترجمه سیاوش جمادی، بسیار به لفظ "به ماهو " بر می خوردم. مثلا " هستی به ماهوی هستی "، بسیار به دنبال معنای این لفظ گشتم تا اینکه در بخش سوم جلد اول کتاب منطق صوری مرحوم دکتر محمد خوانساری ( کلیات خمس - ایساغوجی ) در تعریف ماهیت بدان برخوردم.
... [مشاهده متن کامل]
ماهیت در اصل از ماهویت = ماهو یت مصدری، یعنی آنچه که در جواب "ماهو؟" یعنی چیست؟ می آید. مثلا چون بپرسند: " در این شیشه چیست؟" و ما جواب دهیم: " شراب" ، ماهیت یا چیستی محتوای آن را تعیین کرده ایم. پس ماهیت هر چیز در واقع نوع آن چیز ، یعنی مجموعه ذاتیات آن چیز است. البته در اینجا سوال کننده به جسم بودن و مایع بودن محتوای این شیشه آگاه است. یعنی بعضی از ذاتیات ( جنس بعید و جنس قریب آن ) را می شناسد. اما مقصودش از سوال این است که ماهیت آن، یعنی نوع آن، و به عبارت دیگر تمامی ذاتیات آن را دریابد. یعنی بداند که آن چه نوعی است. هنگامیکه به تعریف نوع بپردازیم، یعنی بیان کنیم که شراب چیست؟ ذاتیات آن به تفصیل بیان می شود. پس تعریف نوع همان ذاتیاتی را که در نوع مندرج است به تفصیل بیان می کند و خلاصه هر دو یک حقیقت را می رسانند، یکی به نحو اجمال و دیگری به نحو تفصیل. و هر دو دال ( دلالت ) بر ماهیت شی است.
لذا " به ماهو" به معنای: ماهیت و چیستی و دقیقتر، ذاتیات محمول بر موضوع است. در مثال " هستی به ماهوی هستی " هستی نخست موضوع و هستی دوم، محمول است" .
... [مشاهده متن کامل]
ماهیت در اصل از ماهویت = ماهو یت مصدری، یعنی آنچه که در جواب "ماهو؟" یعنی چیست؟ می آید. مثلا چون بپرسند: " در این شیشه چیست؟" و ما جواب دهیم: " شراب" ، ماهیت یا چیستی محتوای آن را تعیین کرده ایم. پس ماهیت هر چیز در واقع نوع آن چیز ، یعنی مجموعه ذاتیات آن چیز است. البته در اینجا سوال کننده به جسم بودن و مایع بودن محتوای این شیشه آگاه است. یعنی بعضی از ذاتیات ( جنس بعید و جنس قریب آن ) را می شناسد. اما مقصودش از سوال این است که ماهیت آن، یعنی نوع آن، و به عبارت دیگر تمامی ذاتیات آن را دریابد. یعنی بداند که آن چه نوعی است. هنگامیکه به تعریف نوع بپردازیم، یعنی بیان کنیم که شراب چیست؟ ذاتیات آن به تفصیل بیان می شود. پس تعریف نوع همان ذاتیاتی را که در نوع مندرج است به تفصیل بیان می کند و خلاصه هر دو یک حقیقت را می رسانند، یکی به نحو اجمال و دیگری به نحو تفصیل. و هر دو دال ( دلالت ) بر ماهیت شی است.
لذا " به ماهو" به معنای: ماهیت و چیستی و دقیقتر، ذاتیات محمول بر موضوع است. در مثال " هستی به ماهوی هستی " هستی نخست موضوع و هستی دوم، محمول است" .