به فکر فرورفتن

پیشنهاد کاربران

در اندیشه فروشدن ؛ در فکر فرورفتن. تفکر : استادم در اندیشه دراز فروشد. ( تاریخ بیهقی ) .
- درخود فروشدن ؛ به فکر فرورفتن. تفکر کردن. غمگین بودن : در خود فروشده بود سخت از حد گذشته. ( تاریخ بیهقی ) .
در خود فروشدن ؛ در اندیشه شدن. بفکر رفتن : و در خود فروشده بود سخت از حد گذشته. ( تاریخ بیهقی ) .

بپرس