واپس نگریدن. [ پ َ ن ِ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) پشت سر را نگاه کردن. قفا را نگریستن : و او وا پس می نگرید تا مگر رسول علیه السلام رحمت کند. ( تفسیر ابوالفتوح رازی ) .
آهو ز تو آموخت به هنگام دویدن
رم کردن و استادن و واپس نگریدن.
ادیب نیشابوری.
و رجوع به واپس شود.
آهو ز تو آموخت به هنگام دویدن
رم کردن و استادن و واپس نگریدن.
ادیب نیشابوری.
و رجوع به واپس شود.