به صحرا افکندن

پیشنهاد کاربران

:دکتر کزازی در مورد واژه ی " به صحرا افکندن" می نویسد : ( ( به صحرا افکندن: کنایه ای است از گونهٔ "ایما" از آشکار کردن؛ در زبان مردمی آفتابی کردن. هر آنچه از باغ و آبادی در پهنهٔ هموار ِ هامون باشد، به آسانی از دور دیده می شود و آشکار است. به صحرا افتادن: آشکار شدن در سیاست نامه بر صحرا آمدن: در معنی کنایی آشکار شدن. و رخ نمودن به کار برده شده است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( رخسار صبح پرده، به عمدا برافکند
راز دل زمانه، به صحرا برافکند ) )
برگردان بیت: بامداد آگاهانه و به خواست، رویبند از چهره برمی گیرد؛ روز می دمد خورشید آشکار می شود؛ و بدین سان، راز دل زمانه از پرده به در می افتد.
( رخسار صبح ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۷۲، ۲۷۴. )

بپرس