به سیخ کشیدن

واژه نامه بختیاریکا

سِخار کِردِن

مترادف ها

spit (فعل)
بسیخ کشیدن، اب دهان پرتاب کردن، تف انداختن، به سیخ کشیدن، بیرون پراندن

پیشنهاد کاربران

بپرس