به سرعت
/besor~at/
برابر پارسی: با شتاب، به تندی، به شتاب
معنی انگلیسی:
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
بی درنگ
بلا درنگ
فوری
نه دیر ؛ زود. به سرعت. نه با فاصله ٔ بسیار. نه در زمانی طولانی. بفاصله ٔ کم از زمان :
هر گلی پژمرده گردد زو نه دیر
مرگ بفشارد همه در زیر غن.
رودکی.
من این لشکرم را یکایک نه دیر
کنم یکسر از گنج و دینار سیر.
فردوسی.
هر گلی پژمرده گردد زو نه دیر
مرگ بفشارد همه در زیر غن.
رودکی.
من این لشکرم را یکایک نه دیر
کنم یکسر از گنج و دینار سیر.
فردوسی.
شلاقی
صرف. مصرف.
برق آسا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)