به راه امدن با کسی

پیشنهاد کاربران

براه آمدن با کسی ؛ مساهله. مسامحه کردن با او. ( یادداشت مؤلف ) . موافقت کردن با وی. همآهنگ شدن با او.
- || هدایت شدن. ( یادداشت مؤلف ) .

بپرس