به دندان ( به دندان حسرت ) دست ( پشت دست یدین یعنی دو دست ) گزیدن ( کندن ، خوردن ، خاییدن ، جویدن ) ؛ ازشدت غم و حسرت یا خشم و نفرت دست به دندان گزیدن. ( از یادداشت مؤلف ) :
چو بشنید دستش به دندان بکند
... [مشاهده متن کامل]
فرودآمد از پشت زین سمند.
فردوسی.
پشت دست ازغم به دندان می خورم
از چنین خوردن دهان دربسته به.
خاقانی.
بتندی سبک دست بردن به تیغ
به دندان گزد پشت دست دریغ.
سعدی ( بوستان ) .
به دندان گزید از تغابن یدین
بماندش در او دیده چون فرقدین.
سعدی ( بوستان ) .
همی گفت حاتم پریشان چو مست
به دندان حسرت همی کند دست.
سعدی ( بوستان ) .
چو بشنید دستش به دندان بکند
... [مشاهده متن کامل]
فرودآمد از پشت زین سمند.
فردوسی.
پشت دست ازغم به دندان می خورم
از چنین خوردن دهان دربسته به.
خاقانی.
بتندی سبک دست بردن به تیغ
به دندان گزد پشت دست دریغ.
سعدی ( بوستان ) .
به دندان گزید از تغابن یدین
بماندش در او دیده چون فرقدین.
سعدی ( بوستان ) .
همی گفت حاتم پریشان چو مست
به دندان حسرت همی کند دست.
سعدی ( بوستان ) .