به دست وپای کسی افتادن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> به دست وپای کسی افتادن
با ناله و زاری از کسی خواهش / به کسی التماس کردن
مثال:
به دست وپای مرد افتاد و هق هق کنان گفت: من مِهرم را حلال می کنم و هیچ ادعایی هم نسبت به تو ندارم، فقط این بچه ها را از من نگیر.

پیشنهاد کاربران

به دست و پای کسی افتادن ؛ این معنی در هنگام غلبه شوق و مستی در وصال صورت میگیرد اما تنها به پای افتادن در زمان عذرخواهی و شفاعت بود. ( آنندراج ) :
اگر روزی به دست وصلت ای گلگون قبا افتم
به دست و پایت افتم آنقدر کز دست وپا افتم.
...
[مشاهده متن کامل]

اشرف ( از آنندراج ) .
- || کاملاً مغلوب گشتن. ( ناظم الاطباء ) .

به دست و پای کسی افتادن: [عامیانه، کنایه ] با التماس تقاضای ترحم کردن، نهایت خاکساری کردن.

بپرس