به دست خود ؛ مستقیم. بی واسطه. نه به امر دیگری. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . به مباشرت خود :
مر کشت راخو افکن نیرو
رز را به دست خود کن فرخو.
لبیبی.
به دستان خود بند از او بر گرفت
سرش را ببوسیدو در برگرفت.
سعدی.
مر کشت راخو افکن نیرو
رز را به دست خود کن فرخو.
لبیبی.
به دستان خود بند از او بر گرفت
سرش را ببوسیدو در برگرفت.
سعدی.