به خطر انداختن


معنی انگلیسی:
endanger, gamble, imperil, jeopardize, risk, venture

واژه نامه بختیاریکا

چَهی کردِن

پیشنهاد کاربران

ریسک کردن
به مخاطره افکندن
به مهلکه انداختن
به آب و آتش زدن
به سیم آخر زدن
مخاطره . . . . . .

بپرس