به خدا سپردن

به خدا سپردن ؛ نگهبانی کسی یا چیزی را به پروردگار واگذاردن. دعای نیک درباره کسی کردن :
ای غایب از نظر به خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت.
حافظ.

ما همیشه و در هر حال، که اندیشه انجام کار ها و اثبات آنها را داریم موفق نمی شویم، زیرا در معنای زندگانی، کمال و تکمیل احساسات در نا پایان توصیف گشته است. وقتی احساسات تکمیل می یابد، معمولاً انسان خدایی نکرده می میرد و این غم انگیز است و به همین دلیل است، که اگر نتوانستیم کاری را انجام بدهیم و آن را به پایان برسانیم، نباید مایوس گردیم، بلکه آن را به خدا بسپاریم و امیدمان را هرگز از دست ندهیم. امید داشتن، به معنای زندگی، یعنی درک کردن و احساسات خود را توصیف کردن، که این هم در معنا زمان و ساعت خود بهره می گیرد. یعنی تا زمانی که احساس داریم، زنده هستیم و احساسات را درک می کنیم، درون ساعت خواهیم ماند، ان شاء الله. احترام واقعی به خود و واگذاری هیچ چیز به شانس، اعتماد به نفس بالا، در بدترین حالت ممکن می تواند، به ما آسیب برساند. معمولاً زمانی که اعتماد به نفس زیادی پیدا می کنیم و نمی خواهیم، از برنامه های خود دست بکشیم و سپس با اطمینان کامل به سرزمین ناشناخته وارد گردیم، که در آن حتی عجول هم نیز هستیم، این به یقین، نقشه شیطان خواهد بود. من تعجب می کنم، که چه چیزی سبب می شود، که افراد بی خدا، اساساً تصمیم بگیرند و مدار آنها به کجا می رسد، الله متعال دانا هستند. ما انسان هایی نیستیم، که بتوانیم، تا آخر موضوع را بی اندیشیم، بلکه فقط انسان هایی درمانده هستیم، که بدون یاوری الله عز و جل، نمی توانیم، حتی جلو برویم و یا وجود داشته باشیم، پس چرا این امنیت و ترس در مورد وظایفی، که خداوند از ما می خواهند، بر ما مشکل به نظر برسد؟ همانند نماز خواندن و بر ایشان سپردن.
... [مشاهده متن کامل]

به خدا سپردن : [عامیانه، کنایه ]برای کسی آرزوی امنیت در پناه خدا کردن.