به حق

/behaqq/

برابر پارسی: به سزا

معنی انگلیسی:
just, justly, well, righteous, rightful, rightfully, rightly, true, by, in the name of

پیشنهاد کاربران

به راستی
به درستی
به سزا
به انصاف ؛ بحق. بسزا :
خسرو عالم علاء دولت مسعود
آنکه به انصاف ، پادشاه جهان است.
مسعودسعد.
صائب
به درستی

بپرس