به تنگ اندر آمدن: کنایه ی فعلی ایماست از نیک نزدیک شدن.
( ( چو جمشید را بخت شد کُنْدرَو
به تنگ اندر آمد جهاندار نو ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 284. )
( ( چو جمشید را بخت شد کُنْدرَو
به تنگ اندر آمد جهاندار نو ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 284. )