به بازی شمردن: عبث و بیهوده شمردن، بیهوده دانستن.
( ( آنکه او منصف است و زیرک سار
نشمارد به بازی این گفتار ) ) ( حدیقه، ۷۱۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( ( آنکه او منصف است و زیرک سار
نشمارد به بازی این گفتار ) ) ( حدیقه، ۷۱۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )