( به آمدن ) به آمدن. [ ب ِه ْ م َ دَ ] ( مص مرکب ) خوب شدن. ( ناظم الاطباء ). خوش آمدن. کامران شدن. ( آنندراج ).خوب شدن. نیک شدن. ( فرهنگ فارسی معین ) : مرا جنگ دشمن به آید ز ننگ یکی داستان زد بر این بر پلنگ.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
( به آمدن ) ( مصدر ) ۱ - خوب شدن نیک شدن . ۲ - خوبی و خوشی پیش آمدن . خوب شدن . خوش آمدن . کامران شدن .